هدف از مطالعه رفتار مصرفکننده توصیف، تبیین، پیشبینی و هدایت رفتار مصرفی در فرد و سطوح مختلف جامعه مصرفی است.
شناخت رفتار مصرفکننده جوهره فعالیتهای تدوین استراتژیهای بازاریابی میباشد.
ازاینرو باید متغیرهای تأثیرگذار و پیامدهای حاصله موردمطالعه و پژوهش قرار گیرد .
فرد بهعنوان یک سطح انتزاع پیچیده در علوم مختلف معانی متعدد به خود میگیرد که این معانی در رفتارهای آشکار وی از طریق روشهای و رویکردهای رفتاری و شناختی قابل شناخت است .
اساساً علوم مختلفی که محور و موضوع فعالیتشان انسان است بر متغیرهای پیشین و مداخلهگر و پسین متمرکز میشوند و با جابجایی این متغیرها روابط علت و معلولی رفتار انسان را مشخص میکنند.
در حوزه رفتار مصرفکننده نیز دیدگاههای مختلف در چارچوب علوم متعدد و سطوح انتزاع مختلف رویکردی متمایز برای پژوهش در رفتار فرد بهعنوان مبنای شناخت و تأثیرگذاری بر آن اتخاذ کردهاند.
بر اساس رویکرد کلی میتوان حوزه مطالعاتی علوم مختلف به این رشته علمی را در دو سطح رفتار خرد و کلان مصرفکننده طبقهبندی کرد و مشخص میشود .
علوم روانشناسی تجربی، روانشناسی بالینی و بومشناسی انسانی ، اقتصاد خرد، روانشناسی اجتماعی، جامعهشناسی، اقتصاد کلان و تاریخ و انسانشناسی فرهنگی و …
رفتار مصرفکننده را بهعنوان محور هر فعالیت شرکت در سطوح هستیشناسی، معرفتشناسی، انسانشناسی و روششناسی موردبحث و بررسی قرار میدهند
هریک از دیدگاههای خرد و کلان رویکردهای اثباتگرایی و تفسیرگرایی جولانگاه اندیشمندان مختلف شده و این نشان از پیچیدگی رشته رفتار مصرفکننده بهعنوان یک دانش بینرشتهای است .
در این میان متخصصان و محققانی موفقاند که دانش علوم مختلف را در چارچوب و لنز بازاریابی ترکیب کرده و کاربردی کنند.
متخصصان بازاریابی با استفاده از دستاوردهای علوم مختلف و ترکیب هوشمندانه آنها از دیدگاه این علم به دنبال شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر رفتار مصرفکننده هستند
هسته تدوین و پیادهسازی استراتژیهای بازاریابی را شناخت مصرفکننده و پرورش مشتری قرار میدهند.
همانطور که گفته شد با نگاهی به محتوای این کتاب متوجه خواهید گردید، مباحث اصلی کتاب مبتنی بر دیدگاه سطوح خرد و کلان علوم مختلف و سازمان دادن آنها در چارچوب علم بازاریابی است.